سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یاد باد آن روزگاران


ساعت 12:9 صبح شنبه 93/4/7

بنام خدا
دوستان گرامیم سلام. 12 سال پیش در چنین روزی پدرم دار فانی را پس از یک دوره بیماری یک ماهه در بیمارستان رسول اکرم تهران وداع کرد. پدر ستون خانواده است و وقتی از دنیا می رود خیمه خانواده است که می افتد و هیچکس نمی‌تواند جای او را بگیرد. البته عموهایم زنده بودند و خدائیش هر کدام یک جورایی بوی آقام را می دادند، اما هیچکدام پدر نمی‌شدند.  از بین عموهایم فقط عمو حاجیم زنده است و دوران کهنسالی را بعد یکبار سکته گذران می کند و از خدا برایش شفای عاجل مسئلت می کنم. دو عموی دیگرم در یک سال در فاصله 75 روز از دنیا رفتند. امروز به اتفاق برداران باز سر خاک آقام جمع شدیم و فاتحه‌ای و شاخه گلی که بگوییم دوستش داشتیم و برایمان گرامی بود و هست. می دانستیم زود از دستش می دهیم که از همه برادرانش نحیف‌تر بود و دل درد کهنه‌ای که داشت مدت‌ها اذیتش می کرد تا کیسه صفرایش را عمل کرد و از شر آن دل درد دل آزار راحت شد. آدم بسیار بی غل و غشی بود و بسیار با مردم مهربان بود. برادرم مرتضی می گفت با او به آغاجاری رفته بود برای کاسبی و یک روز قابلمه‌ای که 2000 تومان قیمت داشته را به مادری به 1500 تومان فروخته بود و مورد اعتراض مرتضی! که بابا قیمتش بیش از این‌هاست چرا ضرر می دهی و پیرمرد گفته بود این زن شوهرش را در جنگ از دست داده نباید به او سخت گرفت!  از مردم آغاجاری خیلی طلب داشت و می دانست که مارا حوصله جمع کردن این همه مبالغ خورد نیست گفت همه را به آن مردم حلال کردم. وقتی رفت خیلی ها به ما مراجعه کردند و گفتند که پیرمرد دستشان را می گرفته و ماهانه مبلغی را به عنوان کمک خرج به آن‌ها می داده است. حج نرفت و هر وقت به او می گفتم چرا برای حج ثبت نام نمی‌کنی می گفت حج دور و برت است. این همه فقیر در این محله فوتبال است و تو هوس حج می کنی! خدا روحش را در این روز جمعه شاد کند.


¤ نویسنده: علی محمد نظری

نوشته های دیگران ( )

ساعت 3:41 عصر یکشنبه 93/4/1

نام خدا
سلام دوستان خوب. بازی شب گذشته تیم ایران در مقابل آرژانتین یک بازی کاملا معقول و دوست داشتنی بود و باعث شد که ایرانیان به داشتن چنین تیمی افتخار کنند. راستش مسی را خوب کنترل کردیم تا دقایق آخر که فکر کردیم کار تمام است و این سه دقیقه هم مثل بقیه می گذرد و تعویض های کی روش باعث شد که گروه کنترل کننده مسی تمرکز خویش را از دست بدهند. دژاگه که بارها با او درگیر شده بود جایش را با رضا حقیقی تعویض کرد البته اگر اشتباه نکرده باشم و باعث شد مسی در آن میان ول شود و این موجود چون بسیار عقده از مردم ایران داشت باید خودش را تخلیه می کرد و مزد فحش هایی را که در صفحه فیس بوک به او داده شده بود با ضربه ای استثنایی جواب داد و شد آن که نباید بشود. راستش آن سه دقیقه آخر را باید بیشتر مواظبت می کردیم. اگرچه فوتبال است و لحظه ها و ما قدر آن لحظات را ندانستیم و با این که حقمان نبود باید با جام جهانی تقریبا خداحافظی کنیم مگر آن که دست غیبی بکار افتد. داور ناداور پنالتی مسلم را ندید می گیرد تا امیدهای ما را به یاس تبدیل کند! حالا ما مانده ایم و اما و اگرهای تمام نشدنی. تنها شانس ما باید هجوم گسترده تیم نیجریه برای عدم رویارویی با فرانسه باشد تا تیم مسی را بر سر لج بیاورد و بر آن ها پیروزشان کند و آنطرف رویارویی ما با تیم بوسنی است که شانسی ندارد و ممکن است با اختلاف ببازد. حیف شد مسی بدجور از ما انتقام گرفت. یا حق


¤ نویسنده: علی محمد نظری

نوشته های دیگران ( )

ساعت 2:56 عصر چهارشنبه 93/3/28

بنام خدا
سلام دوستان خوب. نیمسال دوم هم به انتها رسید و ما مانده ایم و در این اثنای ورود به ماه مبارک رمضان با یک عالمه ورقه تصحیح نشده و تب فوتبال که چه وقتی از بیست و چهار ساعته زندگی را به تلاف می کشد. همیشه به آخر نیمسال که می رسیم سفارش های پیاپی برای نمرات آغاز می شود. واقعا برایم سخت است که از استادی خواهش کنم که نمره ای برای کسی بگیرم. من حالا به سنی رسیده ام که فرزندان همکلاسی هایم دانشجو شده اند. این اخلاق بد ایرنیان اصلاح نمی شود که باید برای فک و فامیلشان نمره بگیرند و اصلا این را حق می دانند. یکی از دوستانم زنگ زد که به فلانی زنگ بزن و بگو که نمره هشت و نیم را ده رد کند! به استادش که زنک می زنی هشت و نیم چیزی در حدود سه و نیم بوده است و آیا این ظلم نیست که سه و نیم ده شود؟ کس دیگری زنگ زده و نمره دیگری خواسته! باور کنید فقط خانوداده ام از من تقاضای نمره نمی کنند چون می دانند که وقعی نمی نهم. می ترسم نمره برای دوستی نگیریم و این سلام علیک چندین و چند ساله دچار خسران شود. از معلمی این قضاوت آخرش از همه سخت تر است. یعنی باید به دانشجویانت نمره دهی و آنها را با هم مقایسه کنی! ما باید یاد بگیریم که به حق خودمان قانع باشیم و سعی نکنیم از راه های عیرمعمول به هدف برسیم.


¤ نویسنده: علی محمد نظری

نوشته های دیگران ( )

ساعت 1:3 عصر چهارشنبه 93/3/14

بنام خدا
سلام دوستان خوبم. می دانم با تنبلی  گرفتاری و کرختی در نوشتن که سراسر وجودم را فرا گرفته است بعید است تا سالروز 24 خرداد مطلبی بنویسم. به همین خاطر گفتم یاد خاطرات سال پیش انتخابات کنم و برای روز پیروزی حسن روحانی مطلبی بنویسم که در ادامه می بینید.

از سال 91 زمزمه انتخابات باید به گوش می رسید و نمی رسید. در مقایسه با 87 که زمستانش غوغای انتخابات داشت اما در نود و یک حتی تا شب عید تنور انتخابات را نمی عجیبی گرفته بود و نفتی لازم بود تا تا هیزم انباشته شده آتشی بگیرد. گمانه‌های اصلاح طلبان  روی خاتمی بود و هاشمی. معلوم بود خاتمی شرایط را مناسب نمی دانست که بیاید و پیام نیامدن آب در تنور انتخابات به جای نفت فوران کرد تا هاشمی اعلام حضور کرد. جناح رقیب مشایی را بعد از هاشمی به وزارت کشور فرستاد و نفت لازم در تنور ریخته شد و گرمای انتخابات در هوای وزارت کشور هرم عجیبی داد. ستاد‌های خودجوش هاشمی شکل گرفت و همان روز در شعارهای مردم معلوم بود هاشمی پیروز انتخابات است و نظر سنجی‌ها سی میلیون را برای هاشمی تایید می کرد تا شورای نگهبان کار خویش را کرد و او را خط زد و دوباره هوای گریه صادر شد. در میان اصلاح طلبان میانه رویی چون عارف تایید صلاحیت شد که چند سالی در کنار خاتمی بوی او را گرفته بود. میانه رویی دیگر از اصولگریان حسن روحانی بود که سالها همنشینی‌اش با هاشمی، بویی از او را می داد و جلیلی نماد طیف احمدی‌نژاد و بوی او را می‌داد و رضایی آش همیشگی انتخابات است. تایید صلاحیت مهندس غرضی هم شاید برای خالی نبودن عریضه بود. قالیباف با کارکردی چشمگیر در شهر تهران در نبود هاشمی سوادی ریاست جمهوری داشت و نظرسنجی‌ها نیز رای او را کم نشان نمی داد. حداد عادل هم چه زود دانست که نباید بماند و با بهانه نه چندان دلچسبی متوجه رای کمش شد و انصراف داد تا اصولگریان تند رو را روی یک نفر متمرکز کند تا بلای سال 84 که گریبان اصلاح طلبان را گرفته بود نصیب آنان نشود و شد. مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود اما در ایران هرکس خودش باید تجربه کند.  علی اکبر ولایتی در مناظره بسیار منطقی جلوه کرد و چنان جلیلی را به گوشه رینگ فرستاد که یک لحظه احساس کردم او لباس اصلاح طلبی به تن کرده است. کار علمی دقیق اصلاح طلبان و خواستن از عارف برای کنار رفتن به نفع روحانی در سه روز آخر کار خود را کرد و خیزش مردم به سمت صندوق‌های رای را رقم زد. شکست جلیلی- قالیباف از روحانی شکست تیم احمدی‌نژاد است، ای کاش مشایی را شورای نگهبان کنار نمی گذاشت تا بداند مردم از شعارهای پوپولیستی گریزان بودند، زیرا هر سه با پارامترهای او پا به زمین انتخابات گذاشتند. آری بیست و چهار خرداد در راه بود و لحظه‌ها پیروزی را رقم زد. اشتباه وحشتناک تیم اقتصادی احمدی‌نژاد و فقیرتر کردن سفره مردم در کنار حرکت بسیار سنجیده اصلاح طلبان در قانع کردن عارف برای انصراف پیروزی شیرین اصلاحطلبان در 24 خرداد 92 را رقم زد.


¤ نویسنده: علی محمد نظری

نوشته های دیگران ( )

ساعت 11:40 صبح چهارشنبه 93/2/3



بنام خدا سلام دوستان خوبم. عرض شود که ماه اردیبهشت هم از راه رسید و من شاکر کوی دوست از بابت لطفش در ارسال باران و برف و نعمات الهی. تا کنون در اراک 372 میلیمتر باران و برف باریده که از سال های بسیار خوب است و یکی از دغدغه هایمان کم شده است. الهی تو کریمی و بخشنده. از این بنده حقیر جز شکر کاری بر نمی آید.

در مورد یارانه ها  و این که دولت انتظار دارد که نوزده میلیونی که به ایشان رای داده اند از یارانه انصراف دهند، این انتظار درستی از دولتمردان نیست زیرا که اتفاقا تعداد زیادی از کسانی که در حماسه 24 خرداد رایشان را به آقای روحانی دادند از سیاست های اقتصادی آقای احمدی نژاد دل خوشی نداشتند و به امید بهبود وضع اقتصادی رای را به اسم دولت دبیر و امید نوشتند. این که توقع داشته باشیم ده میلیون نفر انصراف دهند، باید زیرساختش اعلام می شد. یعنی الان هم معلوم نیست که دولت قیمت بنزین و گازوئیل را برای سال 93 چند در نظر گرفته است؟ یا مثلا دلار چند خواهد بود. یا نمی دانیم آب و برق و گازمان چند بالاخره تمام خواهد شد. راستش قشر حقوق بگیر باید بتواند دودوتا چهار تا کند تا بداند چقدر پس انداز دارد که با آن ببیند می تواند روزگارش را بگذراند یا نه!! اگر دقیقا مشخص می شد که دولت قرار در این سال چکار کند آنوقت تصمیم گیری راحت تر بود. می خواهم بگویم در این 70 میلیونی که برای یارانه ثبت نام کرده اند بالاخره یک ده میلیونی خدائیش حقوق بالای دو میلیون می گیرند و نباید یارانه بگیرندکه با پنج میلیون عدم ثبت نامی می شود پانزده میلیون و این برای این مرحله باید خوب باشد. دولت باید دلار را کنترل کند و برای جبران کسر بودجه خویش نباید به افزایش قیمت دلار اقدام کند که این کار شمشیر دودم است و اگر چه ظاهرا کسر بودجه دولت را برطرف می کند اما از آن طرف تورم ایجاد شده باعث گرفتاری هایی می شود که دولت احمدی نژاد را از محبوبیت ساقط کرد. پس امیدوارم که دولتمردان بیش ار پیش تدبیر بخرج دهند. یا حق


¤ نویسنده: علی محمد نظری

نوشته های دیگران ( )

ساعت 6:11 عصر چهارشنبه 93/1/6

بنام خدا

دوستان خوبم سال نو مبارک. سال 93 به امید خدا شروع شد و دوباره دید و بازدید و شلوغی بهم سر زدن که از سنت های ما ایرانیان است. باز مهمانی های دسته جمعی فامیلی و باز اضافه وزن و الخ. فعلا سال با شهادت یکی از سربازان مملکت در دست گروه تروریستی جیش العدل آغاز شده و امیدوارم برای سایر عزیزان اسیر در دست این گروه خشن فکری شود تا آنان را از دست ندهیم. همچنین این تعطیلات با در گذشت استاد باستانی پاریزی ادامه پیدا کرد که یگانه گوهری بود برای ایران زمین  و من هر چه بیشتر این کتاب از پاریز تا پاریس را جلو می روم بیشتر عاشق نوشته این بزرگمرد می شوم.  همین الان برادر بزرگم تماس گرفت و گفت که برادر شوهر خاله ام که مدتی بود با سرطان معده دست به گریبان بود و واقعا ضعیف شده بود دار فانی را وداع کرده و واقعا راحت شد. سه روز پیش که به عیدی خاله ام رفته بودیم شوهرش می گفت فقط دارد ناله می کند و زجر می کشد و به پسر خاله ام  محمد که در اورژانش اراک کار می کند می گوید عمو یک آمپولی چیزی  برای من بزن تا راحت شوم. حالا او راحت شده است. برای مردن واقعا جوان بود مطمئن هستم که بالای 55 سال نداشت. جدیدا هر که از فامیل و غیرفامیل در اراک از دنیا می رود سرطان داشته است. من نمی دانم این مسئله نباید قابل بررسی باشد که این همه سرطان در این شهر چه می کند؟ آخر چه علتی دارد که بیمارستان آیت اله خوانساری که مخصوص سرطانی هاست این همه مشتری دارد! آهای آدمهای مسئول در این شهر می شنوید ناله های زنان شوهر مرده را! شما را بخدا یک طرح پژوهشی، یا چیزی تعریف کنید تا علت این مسئله کشف شود. قطعا دانشگاه توان آن را دارد تا علت را بیابد. نمی شود که همه چیز را به گردن آلودگی ها انداخت. اگر قرار است من از اتومبیل استفاده کنم و عزیزانم از بین بروند من نخواستم این ماشین را. فعلا احساس می کنم این عید بدجوری بوی مرگ گرفته است!  خدایا سال جدید را سال سلامتی مردم شهر و کشورم قرار ده. آمین.


¤ نویسنده: علی محمد نظری

نوشته های دیگران ( )

ساعت 6:15 عصر پنج شنبه 92/12/29

بنام خدا

سلام دوستان خوب. نیت نداشتم نکته دیگری برای سال 92 اضافه کنم اما خواستم این نکته را برای تشکر از ایزد منان بنگارم که سال 92 برای اراکی ها سال بسیار پرآبی بود و با باران امروز باید در یک اپسیلون همسایگی 275 میلیمتری قرار گرفته باشیم. مزید اطلاعاتتان سال آبی گذشته اراک فقط 250 میلیمتر بارندگی داشت که در رده سالهای کم آب این شهر را قرار داد، اما پاییز 130 میلیمتری و زمستان 145 میلیمتری که یکی از بهترین زمستان‌ها بود نوید سال خوب کشاورزی را می دهد. امیدوارم لطف خدا بیشتر و بیشتر شامل حال این بندگان گردد و خشکسالی دامنش را از این مرز و بوم جمع نماید. خط سیر تهران تا خراسان خط سیر بسیار خشکی است که در این لحظه‌های تحویل سال از خداوند منان می خواهیم که آنان را با باران بهاری به احسن الحال تبدیل کند. برای همه شما خوانندگان این نوشتار دل خوش، جان آزاد، سفر کربلا و مکه را به قول اراکی‌ها آرزومندم. یا حق


¤ نویسنده: علی محمد نظری

نوشته های دیگران ( )

ساعت 8:0 صبح سه شنبه 92/12/20

بنام خدا
سلام دوستان خوبم. سال 92 هم دارد نفس‌های آخرش را می کشد. از سال 69 دفترچه خاطراتی باز کردم و شعرها و نکات جالبی را که می یافتم در آنجا به ثبت می رساندم. در دوران ادامه تحصیل در روسیه نیز این‌کار ادامه یافت و در سفر حج سال 82 نیز سفرنامه خانه خدا به ثبت رسید. بعد وبلاگ‌ها آمدند و دفترچه خاطرات و نکات من نیز اینترنتی شد. نه راستش حوصله دارم که back upی به قول خارجی‌ها از آن تهیه کنم و نه وقتش را دارم. همیشه هم این دل‌نگرانی مرا نهیب می زند که نکند یک بار این پارسی‌ بلاگ در این وبلاگ را تخته کند و این همه مطالب این چند ساله به طرفه‌العینی به هوا رود. در دفترچه خاطرات معمولا یادداشت‌هایی برای آخر سال می نوشتم که مثلا این سال چگونه بود. چه اتفاق مهمی افتاد؟ کدام دوست بهترین بود و الخ. می خواستم بگویم در سال 92 بهترین اتفاق حضور مردم در پای صندوق‌های رای و انتخاب آقای دکتر روحانی به ریاست جمهوری بود و افتادن مملکت بدست عاقلان دلسوز که یک جوری حرکت کنند که نه غنی سازی دچار خدشه شود و نه تحریم‌ها دمار از دماغ اهالی ضعیف در بیاورند. قطعا بدترین اتفاق وجود آقای ب-ز بود و نفوذی این چنین در بالای مملکت برای دور زدن تحریم‌ها و پر کردن جیب خود و هم‌پیمانان! اگر تقوای الهی در کار نباشد و دستگاه نظارتی ضعیف عمل کند هر کس ممکن است اگر نیتش خیر باشد بلغزد و در دام شیطان قرار گیرد.
در این سال توانستم شعر عقاب از پرویز ناتل خانلری خدا بیامرز را حفظ کنم و از شعر شیخ صنعان عطار نیز بیش از صد بیت را حفظ کردم. امسال سه مقاله در ژورنال های بسیار معتبر به چاپ رساندم و اگر قصد و غرضی در کار نباشد ممکن است در همین جمعه پرونده دانشیاری‌ام به جایی برسد و همچنین یکی از مقالاتم در ژورنال بسیار معتبر Linear Algebra and its applications  در بین 25 مقاله داغ آن مقام پنجم را بدست آورد که از این بابت خدای بزرگ را شاکرم. همچنین یک پست در داخل دانشگاه برایم پیشنهاد شده که برادران عزیزی از این‌کار منعم کرده‌اند و اگرچه نیتشان خیر است اما آنقدر استدلالشان عاری از منطق بود که انگشت به دهان ماندم. واقعا به نتیجه رسیده‌ام که " ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است" شد چون سربازی پا به رکاب به خدمت می پردازیم و نشد شکر از این بابت که اگر دیگران آمدند و گند زدند مسئولیتش گردن من نباشد. قبلا در جایی مسئولیت داشتم و با فشار عده‌ای عزل( بخوانید مجبور به استعفا) شدم و کس دیگری چنان بلایی بر سر آن مجموعه آورد که پشیمانی می دانم از گوششان در آمده است. اهل جانماز آب کشیدن نیستم که بگویم من فلان و من بمان اما آنقدر مملکتم را دوست دارم که به منافع ملی نگذارم خدشه آی وارد شود. یادمان باشد هر کس منافع شخصی‌اش را به منافع ملی ترجیح دهد به این مملکت خیانت کرده‌است. امسال با بچه‌های دانشجوی گروه بسیار اخت شده‌ام و اگر آن‌ها لطفی دارند از بابت نمره نیست که خودشان می دانند نمره الکی دادن را به هیچ عنوان برنمی تابم. بارش برف و باران هم بهتر از سال گذشته بوده و تا کنون به 200 میلیمتر رسیده و امیدوارم که در ظرف دو ماه آینده به 300 میلیمتر برسد و در حد متوسط باقی بماند. عموی بزرگم همو حاجی که بزرگ خاندان نظری است چند روز پیش در سن 84 سالگی سکته کرده و نصف بدنش فلج شده. او تنها فردی از خانوداه نظری است که سنش از 80 عبور کرده است. برایش از خدای بزرگ شفای عاجل مسئلت دارم.
فرا رسیدن سال جدید را بَه همه شما خوانندگان این نوشته پیشاپیش تبریک می‌گویم و برای همه سال سلامتی و برای مملکتم عزت و سرافرازی را آرزومندم. یا حق  


¤ نویسنده: علی محمد نظری

نوشته های دیگران ( )

ساعت 8:9 صبح شنبه 92/12/10

بنام خدا
سلام دوستان خوبم. ماه اسفند دارد به نیمه می رسد. روز سه شنبه هفته قبل به اتفاق همکار ارجمندم جناب آقای دکتر علیمحمدی جهت ارائه مقاله راهی دیار امام رضا (ع) شدیم. از ویژگی‌های این سمینار برگزاری آن در هتل طرقبه بود. فارغ از شلوغی های کاری دانشگاه و هزینه ایاب و ذهاب. مثل خارجی ها همه جمع در یک جا و سمینار به خوبی برگزار گردید و البته جای خوشوقتی دارد که آقای علی زمانی دانشجوی دهه هفتادمان اینک دانشجوی دکتری دانشگاه فردوسی است و حضورش برای ما دلگرمی. مخصوصا برای رفتن زیارت و جلای روح و روان از وسیله نقلیه‌اش استفاده وافر بردیم. جایزه دکتر رجبعلی‌پور هم با حضور خودش به آقای دکتر قنبری اهدا شد. آقای دکتر قنبری بهترین مقاله را در سمینار ششم که در دانشگاه اراک برگزار گردید داشتند و به این افتخار نائل آمدند. دیدن دکتر رجبعلی‌پور مرا به دانشگاه شهید باهنر کرمان  و دوران کارشناسی ارشد می برد. 20 سال پیش در چنین روزهایی از رساله کارشناسی ارشد خویش با سوالات پیاپی دکتر رجبعلی پور دفاع کردم. دکتر عزادار از دست دادن برادر بزرگش بود اما نخواست این غم عظیم را به جمع منتقل کند و حتی از پوشیدن لباس سیاه امتناع ورزید. وجود چنین مردی برای مملکت ایران مایه افتخار و مباهات است. در هر سمینار جبرخطی او حضور دارد. شاید به جرات بتوان گفت که او نفر اول جبرخطی ایران است.  مقالات متعدد و قوی در شاخه‌های مختلف جبرخطی او را از سایرین ممتاز می کند. دکتر محمد صال‌مصلحیان نیز از ریاضیدانان بنام و صاحب سبک در این مملکت است و مدیری توانا در برگزاری سمینارها و راه‌اندازی ژورنال‌های علمی که فقط دو ژورنال بسیار معتبر خودش راه‌اندازی کرده که بسیار رتبه بالای جهانی دارند. دیدن این بزرگوارن و نشستن پای سخنرانی‌های ارزنده این سمینار را جزء نعماتی می دانم که خداوند برای من ارزانی داشته است. یا حق


¤ نویسنده: علی محمد نظری

نوشته های دیگران ( )

ساعت 1:2 صبح جمعه 92/11/25

بنام خدا

سلام دوستان خوب. دهه فجر را از این‌که وقت برگزاری نمایشگاه کتاب است خیلی دوست دارم. امسال هم مثل سنوات قبل به همت اداره ارشاد اراک نمایشگاه کتابی با تخفیف بسیار خوب برگزار شد و من نیز طبق عادت راهی نمایشگاه برای خرید غذای روح شدم. البته دو انتشاراتی سخن و امیرکبیر رونقی به این نمایشگاه داده بودند وگرنه چنگی به دل نمی زد. از شانس خوب من کتاب از پاریز تا پاریس استاد باستانی پاریزی که به چاپ دهم رسیده است موجود بود. اگرچه قیمت بیست‌هفت هزار و پانصد تومان کمی گران به نظر می اید اما آنقدر این کتاب شیرین و با معناست که اگر ده برابر هم برایش پول دهی می ارزد. در این چند روزه تا صفحه 100 کتب را تمام کردم و حظ وافر بردم و از این‌که در زمانی زندگی می کنم که این استاد بزرگ هم زیسته است بدون اغراق افتخار کردم. این 100 صفحه سفرنامه ایشان به کشور عراق است و واقعا جالب و خواندنی بود. اصلا مثل یک دایره‌المعارف است و هر خطش نکته‌ای دارد. تمام تاریخ اسلام  و ایران و ساسانی را در این 100 صفحه مرور می کنی و چقدر آدم را  مشتاق دیدن عراق و دیدار مزار سالار شهیدان و امیرالمومنین و کاظمین و سامرا را می کند. تازه می فهمیم چقدر عراقی ها به مردم ایران علاقه دارند! در سفر حج سال 82 در کوه احد با یکی از شیعیان عراق برخورد داشتم می خواست از او عکسی در آنجا بگیرم و این کار را کردم و چقدر اظهار لطف نمود و دستم را به گرمی فشرد. سرزمین عراق سرزمین ائمه اطهار و سرزمین پیامبران الهی از آدم گرفته تا یونس و هود و .. است. خدایا قسمت کن  که در سال 93 به این سرزمین قدم گزارم.


¤ نویسنده: علی محمد نظری

نوشته های دیگران ( )

<      1   2   3   4   5   >>   >

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
29
:: بازدید دیروز ::
138
:: کل بازدیدها ::
358369

:: درباره من ::

یاد باد آن روزگاران

علی محمد نظری
من اگر وقت داشتم بیشتر می نوشتم. اینجا حدیث نفس است. نوشتن در باره خویشتن است و شاید در باره دنیایی که در آن بسر می بریم.

:: لینک به وبلاگ ::

یاد باد آن روزگاران

::پیوندهای روزانه ::

:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

آتش، قیصر امین پور . آملا عباس، قره بنیاد . اعراف . امام حسین (ع)، محرم، آیه اله بروجردی . اولین روز دبستان . بابا شهباز . بلاگفا. دفتر ایام . پرویز شهریاری . حج، عید قربان . حضرت ابوالفضل، نوحه سرایی . حضرت داود (ع) . حمید مصدق، سیب . دماوند . دماوند، راسوند، سفیدخانی . دماوند، کوهنوردی . دوره گرد . دیوار کعبه . ربنای شجریان . رسمی قطعی . رمی جمرات. بلعام بن باعور، . رمی جمره- ابراهیم خلیل الله . روستای سیدون . سرمین منی، مشعر، عزفات، حج . سیل، روستای سیدون . شهید ابراهیم نظری، ابراهیم همت، ابراهیم حاتمی کیا . شیخ اصلاحات، میرحسین، انتخابات 22 خرداد . شیخ صنعان . عاشقی، نماز شب . عشق پیری . عمره مفرده . عید رمضان . کتاب قانون، پرویز پرستویی مازیار میری . گوزن ها، مسعود کیمیایی . گوسفند سرا. دماوند . لجور . ماه رجب، . محمد رضا مجیدی . نوروز . هوشنگ ابتهاج . یزد، شیرکوه، دکتر محمد مشتاقیون .

:: آرشیو ::

گل های مکزیک
نقد فیلم
سیاسی
مذهبی
شعر
شخصیت ها
خاطرات
داستان
اجتماعی
سفرنامه
آبان 90
مهر 90
شهریور 90
مرداد 90
تیر 90
اردیبهشت 90
اسفند 89
دی 89
آذر 89
آبان 89
آذر 84
آذر 90
دی 90
اسفند 90
بهمن 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
شهریور 91
مرداد 91
دی 91
آذر 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
خرداد 93
اردیبهشت 93
تیر 93
مرداد 93
مهر 93
دی 93
اردیبهشت 94
اسفند 93
خرداد 94
شهریور 94
دی 94
بهمن 94
خرداد 95
اسفند 94
تیر 95
مرداد 95

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من::

.: شهر عشق :.
بوی سیب BOUYE SIB
انا مجنون الحسین
گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
مکتوب دکتر مهاجرانی
یاداشت های یک دانشجوی ریاضی
حاج علیرضا
سهیل
حیاط خلوت
بانو با سگ ملوس(فرشته توانگر)
صد سال تنهایی(هنگامه حیدری)
یادداشت های یک دانشجوی ریاضی(محسن بیات)
پردیس( حسین باقری)
دستنوشته های بانو

:: لوگوی دوستان من::




::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::